• انتشار: 1403/07/25 - 12:44
  • تعداد بازدید: 22
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه

صدای عصای سفید در جامعه شنیده نمی شود/ رنجی که نابینایان از بی‌توجهی می‌برند

خیران و مسئولان رفع مشکلات روشن‌دلان و نابینایان را در اولویت قرار دهند و تنها در روز جهانی عصای سفید به فکر این قشر از جامعه نباشند.

9912.mp3 صدای عصای سفید در جامعه شنیده نمی شود/ رنجی که نابینایان از بی‌توجهی می‌برند

به گزارش روابط عمومی آموزش وپرورش استثنایی کردستان، سازمان جهانی یونسکو و شورای جهانی نابینایان 15 اکتبر سال 1950 مصادف با 24 مهر را به‌عنوان روز جهانی عصای سفید نام‌گذاری کرد و در جلسه‌ای مشترک همچنین قانون عصای سفید را در همان سال بررسی و به تصویب رساندند که بر اساس این قانون عصای سفید تصویری جدید از نابینایان را در جامعه ترسیم کرد، در میان وسایل کمک حرکتی نابینایان می‌توان عصای سفید را به‌عنوان پرچم استقلال آنها قلمداد کرد.

یک روشندل درست مانند یک فرد عادی حق زندگی و بهره‌مندی از تمام امکانات را دارد و اگر چنانچه روند بی‌تفاوتی مسئولان نسبت به نابینایان ادامه یابد، ممکن است آنها گوشه‌نشین شده و به راحتی نتوانند با جامعه ارتباط برقرار کنند.

امروزه دانش‌آموزان نابینا در مراکز آموزشی استان کردستان با کمبود امکانات مواجه‌اند و این وضعیت سبب گله‌مندی آنان شده که انتظار می‌رود خیران و مسئولان رفع مشکلات روشن‌دلان و نابینایان را در اولویت قرار داده و تنها در روز جهانی عصای سفید به فکر این قشر از جامعه نباشند و بعد تمام وعده‌های خود را به فراموشی بسپارند.

در میان معلمانی که با چشم‌هایشان محبت، با زبانشان شادی و با وجودشان امید را در کنار علم به دانش‌آموزان مدارس عادی هدیه می‌دهند، هستند معلمان فداکار و دلسوزی که لحظات زندگیشان را برای تعلیم دانش‌آموزانی صرف کرده‌اند که دارای آسیب‌هایی در زمینه یادگیری هستند و در مدارس استثنایی علم می‌آموزند و عشق می‌گیرند.

شجاع شیخله متولد سال 1356در توریور(ژاورود شرقی) در 43 کیلومتری شهرستان سنندج است و به گفته خودش از وقتی که به یاد دارد چشمانش بسته بوده و چیزی نمی‌دیده، مادرزادی نابینا بوده اما دلی دارد که پشت چشم‌های بسته می‌تواند دنیا را به قشنگی چشم‌های باز ببیند. او می‌گوید در میان دنیای بی‌رنگی‌ها، شنیده‌ها برایش زمینه‌ساز ترسیم و تصویر صحنه‌هایی است که با دنیای واقعی، فرسنگ‌ها فاصله دارد.

وی که 21 سال است سابقه فعالیت در آموزش و پرورش را دارد، با داشتن مدرک تحصیلی فوق‌لیسانس، به عنوان معلم و کارشناس دانش‌آموزان آسیب‌دیده بینایی مشغول فعالیت بوده و به گفته‌ی خود علاقمند به آموزش نابینایان است.

از اینکه آموزش به دانش‌آموزان با نیازهای ویژه را برعهده دارد احساس خستگی نمی‌کند و معتقد است کسی که فلسفه کار و حرفه خود را بداند خواهد دانست که هدف از کارش خدمتی است که باید به انجام برساند.

انگیزه‌اش را از انتخاب شغل معلمی، خدمت به خلق می‌داند و بیان می‌کند گرچه آموزش به دانش‌آموزان با نیازهای ویژه نوعی توان‌بخشی محسوب می‌شود، اما در جامعه با وجود کمبود امکانات و عدم توجه کافی به حقوق معلولان، هرآنچه که این قشر می‌آموزند و مهارتی که پیدا می‌کنند، برایم شادی‌بخش بوده و نتایج خوبی ایجاد می‌کند.

از تفاوت‌های دوران کودکی یک فرد معلول با یک فرد عادی می‌گوید اینکه تفاوتی نمی‌کند و در اصل دیدگاه و نحوه برخورد افراد باعث ایجاد تفاوت در دوران کودکی یک فرد معلول می‌شود.

از روی ترحم و دلسوزی فرصت انجام دادن کارها و کسب تجارب زیادی از فرد معلول گرفته می‌شود، فرصت‌دادن از روی آگاهی به فرد معلول باعث می‌شود تا این قشر از فرصت حضور در جامعه لذت ببرند و از انزوای خانه بیرون آیند.

این معلم نابینا تجربه‌ خود از رفتن به مدرسه را به عنوان یک مرحله جدید از زندگی و اجتماع اینگونه بیان می‌کند که با توجه به زندگی در مناطق روستایی و نبود امکانات از سن هشت سالگی وارد مدرسه شده و دوران ابتدایی و راهنمایی را بدون معلم رابط سپری کرده است.

وی می‌گوید: به دلیل نبود مقطع تحصیلی بالاتر در روستا به سنندج نقل مکان کردیم و دوران دبیرستان را در آنجا به پایان رساندم، در سال 78 با پذیرفته شدن در رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور سنندج مشغول به تحصیل شدم و در سال 83 در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد ادامه دادم.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که در زندگی با چه موانعی برخورد کردید و چگونه آنها را پشت سر گذاشتید، عنوان کرد: اگر چه در جوامع مختلف به ویژه در کشور ما زندگی معلولان دستخوش چالش‌های زیادی است ولی باید این مهم را مدنظر قرار داد که هرچه مهارت فرد بیشتر باشد می‌تواند در برخورد و عبور از موانع پیش‌روی برخورد مناسب‌تری را از خود نشان دهد، در اصل عدم پذیرش معلولیت بزرگترین مانع را بر سر راه معلول در مسیر زندگیش قرار می‌دهد، انکار واقعیت و تلقی از خویشتن بعنوان یک قربانی موانع و محدودیت‌های موجود بر سر راه یک فرد معلول در جامعه را دوچندان می‌کند.

از دشواری‌های کار با دانش‌آموزان با نیازهای ویژه می‌گوید، از اینکه کار با دانش‌آموزان استثنایی پیچیدگی‌ها و روش‌های آموزشی خاص خود را دارد و باید با آنها بیشتر کار شود.

وی می‌گوید: دانش‌آموزان با مسئله آسیب‌دیدگی بینایی بسته به میزان بینایی آموزش‌های دشواری دارند و دانش‌آموزان نابینای مطلق هیچ درک و تصوری از محیط ندارند بنابراین باید نوع آموزششان ملموس‌تر و مباحث برایشان ترسیم شود چرا که ۷۰ درصد یادگیری از راه بینایی محقق می‌شود و این مهم آموزش دانش‌آموزان نابینا را سخت می‌کند.

از او می‌خواهم تا یکی از خاطره‌های خود از دوران فعالیتش را تعریف کنید که همه روزهای خود را پر از خاطره می‌داند و می‌گوید: روزی از روزهای کاری، یکی از دانش‌آموزانم به من گفت قصد خودکشی دارد بنابراین تلاش کردم تا مشکلات و مسائل او را حل کنم بنابراین یک معلم مدرسه استثنایی علاوه بر معلم و توجه به مقوله آموزش باید مشاور خوبی هم باشد.

این معلم نابینای سنندجی، هموارکردن آموزش برای دانش‌آموزان با نیازهای ویژه، مهیا کردن امکانات آموزشی، پرداخت به موقع سنوات ارفاقی معلمان با نیازهای ویژه و در صورت امکان پرداخت سالیانه حق بازنشستگی معلمان مدارس استثنایی را از مطالبات معلمان بخش استثنایی دانست و گفت: این معلمان باید شان و کرامت‌شان حفظ شود و از لحاظ مادی دغدغه‌ای نداشته باشند.

شیخله مهمترین نیاز دانش‌آموزان با نیازهای ویژه در مدارس را از لحاظ آموزشی به دوبخش تقسیم کرد و بیان داشت: عده‌ای از دانش‌آموزان تلفیقی _یادگیری در مدارس عادی تحصیل می‌کنند که نبود آسانسور در مدارس و دسترس پذیری مناسب به مدارس از نیازهای این دانش‌آموزان بوده و نیاز است مسوولان استانی به این مهم توجه کنند.

وی بهترین هدیه‌ روز معلم را پیشرفت دانش‌آموزانش بیان کرد و به نقش معلمان در تحقق جامعه‌ای پویا و با نشاط پرداخت و افزود: در یک نگاه سیستماتیک به جامعه اگر نقش معلمان را در کنار سایر شغل‌ها بنگریم خواهیم دید هرکسی براساس تکلیف خود وظایفش را انجام می‌دهد اما توجه جدی به معلمان منجر به تقویت بنیه‌های تربیتی برای آنها خواهد شد که در نتیجه نسل آینده را با انگیزه، بانشاط و ارزشی تربیت خواهند کرد.

این معلم نابینای سنندجی و کارشناس دانش‌آموزان آسیب‌دیده آموزش و پرورش استثنایی کردستان از سال 79 در فعالیت‌های NGO شرکت داشته و دو دوره نیز مدیرعامل انجمن نابینایان بوده و از سال 1386 در مرکز مشاوره بهزیستی نیز فعالیت دارد.

وی معتقد است؛ هر یک از فعالیت‌های عادی و شغلی می‌تواند جنبه تفریحی نیز به خود گیرد و فرد در هنگام انجام دادن این فعالیت‌ها با لذت به کار خود ادامه دهد و در واقع گذراندن کارهای روزمره به صورت تفریحی یک هنر است که افراد کمی از آن بهره می‌برند و من اوقات فراغت و تفریح خود را بیشتر در طبیعت می‌گذرانم با خانواده پیاده‌روی می‌کنم به کوهنوردی علاقه‌مند هستم و گه‌گاه هم مطالعه می‌کنم.

جادوی تفکر مثبت را نخستین رمز موفقیت می‌داند و عنوان می‌کند، تا وقتی که کلمه «نمی‌توانم» را از ضمیر خویش پاک نکرده‌ام نمی‌توانیم موفق شویم. در همان لحظه‌ای که تسلیم ضعف خود شویم درهای امید بسته می‌شود.در زندگی معلولیت تا معلولیت را پذیرش نکنی موفق نمی‌شوی، نمی‌پذیری و تلاش می‌کنی ولی موفقیتی حاصل نمی‌شود.

شیخله دیگر رموز موفقیت خود را در مطالعه و خلاقیت می‌داند و بیان می‌کند: خلاقیت در پیشبرد اهداف و آموزش بهتر دانش‌آموزان با نیازهای ویژه موثر بوده و در موفقیت معلمان مدارس استثنایی هم کمک کننده است.

همه این موفقیت‌ها به واسطه امید به خدا، زحمت و پشتکار فراوان و حمایت خانواده به دست آمده و از این موضوع بی‌نهایت خوشحالم و امیدوارم ادامه پیدا کند.

در واقع بازگشت من به زندگی با یک جرقه کوچک همراه بود و شاید اگر در دوران کودکی با معلولیتم کنار نمی‌آمدم در حال حاضر یک فرد موفق نبودم. در عین حال ممکن است معلولیت محدودیت ایجاد کند اما مانعی برای رسیدن به قله‌های موفقیت محسوب نمی‌شود و اینها جملات پایانی گفت‌وگویی است که خبرگزاری فارس به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم با یکی از معلمان دانش‌آموزان با نیازهای ویژه استان انجام داد.

  • گروه خبری : اخبار ,اخبار موضوعی,اخبار استان ها,کردستان
  • کد خبر : 9912
کلمات کلیدی
روابط عمومی  کردستان

روابط عمومی کردستان