روایت معلمی که خود را وقف دانشآموزان استثنایی کرد/ همّتی جهادی برای توانمندسازی بچههای استثنایی
میرزاحسن مرادی معلم ۴۷ سالهای است که با ۲۱ سال سابقه در مدارس استثنایی علاوه بر آموزش در قالب یک گروه جهادی همراه با همکاران خود کارهای خیرخواهانه را هم در حوزه دانشآموزان با نیاز ویژه انجام میدهد. او میگوید: به دنبال کارهای ماندگار مانند ساخت مسکن و اشتغالزایی بین دانشآموزان استثنایی هستیم چون معتقدم کمکها در قالب بستههای معیشتی تنها یک مسکن چند روزه است.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل سازمان آموزش و پرورش استثنایی، میرزا حسن مرادی که به قول خودش در مقاطع مختلف از آمادگی تا دبیرستان آموزگار دانش آموزان استثنایی بوده است، میگوید: احساس آرامش و لذتی که کمک به این دانش آموزان در من ایجاد میکند قابل گفتن نیست.
او که ارشد روانشناسی عمومی است، میگوید: طبیعتا کار کردن با دانشآموزان استثنایی به مراتب سختتر و دشوارتر از دانش آموزان عادی است، اما وقتی ارتباط عاطفی با آنها برقرار میکنی کار راحت تر میشود.
مرادی معتقد است: زمانی که به کودکان استثنایی نزدیک میشوی و مشکلاتشان را از نزدیک میبینی دلت میخواهد هر کاری که میتوانی برای آنها انجام دهی.
مرادی یکی از دهها معلمی است که نه تنها در راستای آموزش بلکه در راستای کارهای خیرخواهانه یک الگو به شمار میآید.
با وی به بهانه نزدیک شدن به هفته معلم گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید. در طول صحبت با وی سادگی و صمیمیتی خاص را میتوان حس کرد.
چطور شد به فکر کمک به دانش آموزان استثنایی یا همان دانش آموزان با نیاز ویژه افتادید؟
وقتی مشکلات این دانش آموزان را در جلسات آموزشی خانوادهها میبینی، دیگر نمیتوانی تنها روی آموزش متمرکز شوی دلت میخواهد هر طور شده باری از روی دوششان برداری، تفاوتی ندارد کمک معیشتی باشد، تهیه نوشت افزار یا لباس مهم این است که کاری برایشان انجام دهی.
نه من معلم هر انسانی زمانی که با این دانش آموزان برخورد میکند در کمک به آنها کوتاهی نمیکند.
یعنی دقیقا از چه زمانی شروع کردید؟
زمانی که مدیر مدرسه بودم با همکاران یک گروه بودیم که پس از بازدید از خانوادههای دانش آموزان در حد وسع و توان نیازهای آنها را برطرف میکردیم.
اما از ۳ سال پیش یک گروه جهادی داریم که بالغ بر ۱۵۰ نفر عضو دارد که پس از شناسایی نیازها سعی میکنیم آنها را بر طرف کنیم.
چطور این دانش آموزان را شناسایی میکنید؟
ببینید کار سختی نیست به قول شاعر رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون، رنگ زرد دانش آموز، کیف و لباس کهنه و اطلاعات اولیا به ما در شناسایی نیاز آنها کمک میکند.
بهعنوان نمونه متوجه شدیم که یکی از دانش آموزان در منطقه بیرانشهر به یک سمعک نیاز دارد، با کمک یکی از همکاران سمعکی را تهیه کردیم.
یا با کمک بهزیستی برای یک خانواده در جنوب شهر که دارای دو فرزند با نیاز ویژه بود و وضع بسیار اسفناکی داشت با گاز تک شعله خانهشان را گرم میکردند یک زمین خریداری کردیم و اکنون اسکلت آن هم زده شد، البته گروه جهادی دانشگاه علوم پزشکی هم در مرحله شناژ کمک کرد.
کمکها شخصی است؟
اینکه من بگویم شخصی است خودستایی است، اما در حد توان هزینه شخصی است زمانی که نیاز باشد از خیرین و گروههای جهادی دیگر هم کمک میگیریم.
زمانی که گرهی از کار دانشآموزان استثنایی و یا خانواده آنها باز میکنید چه احساسی در شما ایجاد میشود؟
شما صبح با من تماس گرفتید و قرار مصاحبه را عصر تعیین کردید، جالب است داخل ماشین که بودم رادیو در خصوص کارهای خیر برنامه داشت، مجری برنامه با استناد بر آیات قرآنی گفت: با کار خیر نفسها استوار میشود از طرفی شخصی که کمک میکند به لحاظ عاطفی رشد میکند.
حالا علاوه بر این موارد احساس آرامش در انسان ایجاد میشود و میتوانم بگویم کمک کردن لذتی خاص دارد زیر متوجه میشوی که کمک تو تاثیری هر چند اندک در اجتماع دارد، در زندگی شخصی هم تاثیر گذار است گاهی که گره از مشکلاتم باز میشود با خودم میگویم پاداش خدمت به این دانش آموزان است.
گفتید که کمکهای شما در همه زمینهها است؟
بله، اما هدفگذاری را در حال حاضر روی کارهای ماندگار مانند مسکن، اشتغالزایی و درمان گذاشتهایم، زیرا معتقد هستم که بستههای معیشتی تنها یک مسکن موقت است، بنابراین باید به دنبال توانمند سازی این دانش آموزان برویم.
تاکنون اقدامی هم در این خصوص انجام دادهاید؟
بله، ما مراکز متوسط حرفهای داریم که به آنها از مرکز سرانه اختصاص میدهند، ما هم چند مرکز را در این حوزه فعال کردیم به عنوان نمونه یک مرکز در شهرستان الشتر قرار است گلخانه تاسیس کند، یا مدرسه ای در بروجرد کارگاه خیاطی بزند. در خرمآباد هم چند مدرسه را در دست بررسی داریم، هدف ما توانمند سازی دانش آموزان استثنایی است.
میتوانید بگویید تاکنون به چه تعداد از دانش آموزان استثنایی کمک کردهاید؟
حدود ۱۸۰۰ دانش آموز استثنایی در استان داریم که تا حد امکان و با شناسایی مشکلات از همه توان خود برای رفع نیازها استفاده کردهایم، البته کار خیر کم و زیاد ندارد مهم نفس و نیت عمل است.
خانواده راضی هستند که شما علاوه بر کار آموزش ساعاتی را هم به کارهای خیرخواهانه اختصاص میدهید؟
شاید جواب کلیشهای باشد، اما واقعیت این است که اگر خانواده پای کار نباشد نمیتوان کارها را به راحتی پیش برد، همسر من معلم است و خودش هم تقریبا در این عرصه حضور موثری دارد.
خاطره تلخی در حوزه کمک به دانش آموزان دارید؟
بله، چند سال پیش متوجه شدیم یک دانش آموز در منطقه گیلوران(اطراف خرمآباد) که از طیف اوتیسم است نیاز به کمک دارد، همراه با دو نفر از همکاران برای بازدید رفتیم اول که این خانواده با دو فرزند در یک اتاق زندگی میکردند و حتی یخچال هم نداشتند، و دردناک تر اینکه خانواده به دلیل اینکه کودکشان اقدام به آسیب به خود یا دیگری نکند دستهای او را به یک گونی ماسه بسته بودند هنوز هم وقتی آن صحنه را به یاد میآورم بهم میریزم.
اما خاطره خوشایند این ماجرا و بازدید تلخ این بود که با کمک همکاران برای این خانواده خانهای ساختیم و یخچال و مایحتاج چند ماه را هم تهیه کردیم.
اما گفتن این خاطره هم خالی از لطف نیست، در جریان سیل پلدختر همراه با چند نفر از همکاران برای دانش آموزان جایزه تهیه کردیم پس از توزیع توپ به یکی از دانش آموزان نرسید من قول دادم حتما از خرمآباد توپی برایت تهیه میکنم.
در بازدید بعدی موفق شدم دانش آموز را پیدا کنم و توپ را به او بدهم باور کنید از خوشحالی چنان خود را در آغوش من پرت کرد که هنوز هم لذت خوشحالی او در وجود من هست.
به نظر شما برای گسترش فرهنگ کارهای خیرخواهانه چه باید کرد؟
به نظر من که در گام اول نباید دانش آموزان مشکلات اقتصادی داشته باشند که متاسفانه این کار نشدنی است.
اما در باب آموزش از همان پایه دانش آموز باید چگونگی رفتار در اجتماع را بیاموزد، پس از آن عواطف انسانی را در دانش آموزان پرورش دهیم در این صورت در بزرگسالی هم شاهد رشد خصلتهای انسانی مانند کمک به هم نوع خود خواهیم بود.
حالا از مبحث کمک های خیرخواهانه که بگذریم فکر میکنم کار با دانش آموزان استثنایی سخت است؟
بله، تفهیم محتوی به این دانش آموزان با توجه به مشکلات جسمی و ذهنی سخت است، اما هنگامی که رابطه عاطفی با آنها برقرار میکنی راحت تر میتوان برخورد کرد.
کار کردن با این دانش آموزان نیازمند داشتن روحیه دلسوزی و انعطاف پذیری است؟
بله، دقیقا همانطور که خودتان اشاره کردید دلسوزی و انعطاف پذیری برای دانش آموزان با نیاز ویژه ضروری است، چون آموزش این دانش آموزان تحمل بالایی را میطلبد. نکته دیگر اینکه باید روی مهارتهای زندگی و اجتماعی متمرکز باشی.
نظر دهید